همکاری بین شرکتها را میتوان به مبادله پایاپای تشبیه کرد؛ مبادلهای که در قالب آن شرکتها خدمات و تخصصهای خود را آگاهانه به اشتراک گذاشته و یکدیگر را تقویت میکنند. همکاری بین شرکتها را میتوان به مبادله پایاپای تشبیه کرد؛ مبادلهای که در قالب آن شرکتها خدمات و تخصصهای خود را آگاهانه به اشتراک گذاشته و یکدیگر را تقویت میکنند. در دنیای امروز شبکههای اجتماعی و تداعی برندها نقش بسیاری مهمی در تجارت و کسبوکار ایفا میکنند و صاحبان بنگاههای کوچک باید به قدرت بزرگی که در اعداد نهفته است، واقف باشند؛ آنها باید با دیگر کارآفرینان همکاری کنند تا بتوانند برندسازی نموده و درنهایت با هم به موفقیت برسند. مزیت رقابتی ناشی از همکاری با سایر کارآفرینان هر کسبوکاری هزینههای خاص خود را دارد اما اگر شما بهعنوان مالک یک کسبوکار جدید، با شرکتی که کالاها و خدماتی متفاوت اما مرتبط با محصولات شما تولید میکند وارد همکاری شوید، آنگاه میتوانید هم در وقت و هم در هزینههای خود صرفهجویی نمایید. در اینجا میتوان همکاری را به یک مبادله پایاپای تشبیه کرد؛ مبادلهای که در قالب آن شرکت شما و شرکتهای دیگر، خدمات و تخصصهای خود را به اشتراک میگذارید و یکدیگر را تقویت میکنید. هرچه تعداد بنگاههای شریک شما بیشتر شود، تعداد مشتریان بالقوه شما نیز افزایش خواهد یافت و متعاقباً با تقاضای بیشتری برای محصولات خود مواجه خواهید شد. فارغ از اینکه کسبوکارتان الکترونیکی باشد یا فیزیکی، شما میتوانید از طریق تبادل تخصص و خدمات با سایر شرکتها، در قیاس با شرکتهایی که از چنین رویکردی پیروی نمیکنند، مزیت رقابتی کسب نمایید. پیدا کردن یک شریک مناسب برای اینکه شریک مناسبی را برای مبادله پایاپای و برد-برد انتخاب کنید و خود را از تلههای شراکت در امان نگاه دارید، باید پیش از…
شکست را میتوان تجربهای اجتنابناپذیر برای کارآفرینان دانست؛ تجربهای به کوچکی از دست دادن یک قرارداد تجاری یا به بزرگی ناتوانی در پرداخت حقوق کارکنان شرکت. برای تشخیص موفقترین کارآفرینان نمیتوان از راه مقایسه کمیت و کیفیت شکستهای آنها وارد شد، بلکه باید به نحوه مواجهه آنها با شکستهای کوچک و بزرگ نگاه کرد. واکنش صحیح به موقعیتهای دشوار جزو مهمترین ویژگیهای کارآفرینان موفق است. اگر میخواهید در مواجهه دشواریها و شکستها بازنده نباشید، باید به چند نکته مهم توجه داشته باشید،در ادامه با مجله کارآفرینی ایراک همراه باشید. 1. آماده باشید آماده کردن ذهن برای شکست و شرایط دشوار در کسبوکار امری بسیار حیاتی است؛ هرچند لازم نیست برای مواجهه با هر شکستی اقدام به تدوین برنامههای رسمی کنید. اگر انتظار داشته باشید همهچیز دقیقاً مطابق برنامههای شما پیش برود، آنگاه در صورت وقوع اتفاقات غیرمنتظره، شرایط بسیار دشوارتر از آنچه شما انتظار دارید خواهد بود. 2. هر آنچه میتواند انرژی شما را پس از شکست بازیابی کند، شناسایی کنید هرگز نباید از تلاش برای درک بهتر روحیات خود و راهکارهایی که میتواند شما را از ناامیدی شکست برهاند، غافل شوید. افرادی که میدانند برای بهتر شدن به چه چیزهایی احتیاج دارند، توانایی بیشتری برای احیای خود پس از شکست دارند. بسته به روحیات شما، فعالیتهایی مانند ورزش روزانه، دیدار با دوستان نزدیک و یا سفر به نقاط دنج و روحیهبخش و … میتوانند برای پشت سر گذاشتن شکست به شما کمک کنند. 3. تصمیمات احساسی نگیرید راحتترین کار پس از شکست این است که تصمیمات احساسی بگیرید اما باید بدانید که اینگونه تصمیمات اغلب زیانبار بوده و بر وخامت اوضاع میافزایند. بهتر است قبل از تصمیمگیری ابتدا خودتان را پیدا کنید؛ برای این کار وقت بگذارید، حتی اگر تنها پنج دقیقه باشد. اتخاذ تصمیمات عقلایی از پیچیدهتر شدن مسائل جلوگیری…
کارآفرینان اغلب ایدههای زیادی برای راهاندازی کسبوکار در سر دارند، اما بعضاً تجربه و وقت لازم را برای راهاندازی یک استارتاپ ندارند و از طرفی نمیتوانند ریسکهای موجود را بهخوبی تحلیل کنند. همیشه وقتی مشغول تماشای بازی دیگران هستید، بهراحتی میتوانید فرصتهای کسب امتیاز در بازی را تشخیص دهید؛ اما وقتی خودتان وارد بازی میشوید، امتیاز گرفتن برایتان دشوار خواهد بود. این همان چیزی است که برای کارآفرینان نیز اتفاق میافتد. کارآفرینان اغلب ایدههای زیادی برای راهاندازی کسبوکار در سر دارند، اما بعضاً تجربه و وقت لازم را برای راهاندازی یک استارتاپ ندارند و از طرفی نمیتوانند ریسکهای موجود را بهخوبی تحلیل کنند. در اینجا یک سؤال بزرگ وجود دارد: قبل از راهاندازی یک کسبوکار، کارآفرینان باید چه چیزهایی را بدانند؟ البته هیچ پاسخ کامل و مشخصی برای این سؤال وجود ندارد زیرا عوامل تأثیرگذار برای کسبوکار شما و دیگران میتوانند گاه کاملاً متفاوت باشند. درعینحال، همه ما باید تلاش کنیم که قبل از اقدام به راهاندازی یک کسبوکار جدید، در ذهن خود پاسخ روشنی برای این پنج سؤال بیابیم.در ادامه با مجله کارآفرینی ایراک همراه باشید. 1. اساساً چرا من این کسبوکار را راهاندازی میکنم؟ کارآفرینان به دلایل مختلفی اقدام به راهاندازی کسبوکارهای جدید میکنند. برخی دوست ندارند زیردست دیگران باشند و برخی دیگر از روزمرگی و 8 ساعت کار روزانه در ساعات مشخص خسته شدهاند؛ برخی نیز فقط میخواهند از قطار کسبوکار جا نمانند و درنهایت پولی از این راه به جیب بزنند. اگر شما هم با استناد به یکی از دلایل گفتهشده قصد دارید کسبوکار جدیدتان را راهاندازی کنید، باید بدانید که احتمالاً شکست خواهید خورد. برای راهاندازی یک کسبوکار، شما باید هدفمند عمل کنید نه احساسی. بهطور مثال فرض کنید در یک منطقه خاص هیچ مرکز مشاورهای برای ارائه راهنماییهای لازم در خصوص راهاندازی کسبوکار وجود ندارد و شما متوجه…
به نوشته مجله کسبوکار فست کامپانی (Fast Company) انتظار میرود در افق 2030 فرهنگ محیط کار شرکتها دستخوش تغییرات و چالشهای مهمی شود که شاید مهمترین آنها را بتوان در 5 مورد خلاصه کرد. در سالهای اخیر فرهنگ محیط کار (workplace culture) چه در بین مدیران و کارفرمایان و چه در بین کارکنان شرکتها اهمیتی دوچندان یافته است. فرهنگ محیط کار که در واقع شخصیت یک شرکت را شکل میدهد، مجموعهای از انتظارات و آداب رفتاری و سایر هنجارهایی است که بر نحوه تعامل نیروهای داخل شرکت با یکدیگر و با سایر افراد مرتبط با شرکت (مشتریان و افراد بیرونی) تأثیر میگذارد. بر اساس تحقیقات مؤسسه مشاوره شغلی Hired، فرهنگ محیط کار دومین فاکتور مهمی است که متقاضیان کار در هنگام تصمیمگیری برای انتخاب محل کار آینده خود لحاظ میکنند. از طرفی فرهنگ محیط کار خود از عوامل مختلفی تأثیر میپذیرد؛ عواملی مانند تغییرات جمعیتی، میزان تنوع و فراگیر بودن اقتصاد، دسترسی به نیروی کار مستعد، اتوماسیون، رشد فناوری و انفجار دادهها و اطلاعات که همه موجب بروز تغییرات کوتاهمدت و بلندمدت در محیط کار شرکتها میشوند. تغییراتی که ما اکنون شاهدشان هستیم، در یک دهه آینده با سرعت بیشتری ادامه خواهند یافت. به نوشته مجله کسبوکار فست کامپانی (Fast Company) انتظار میرود در افق 2030 فرهنگ محیط کار شرکتها دستخوش تغییرات و چالشهای مهمی شود که شاید موارد ذیل از جمله مهمترین آنها باشند: تیمها متنوعتر و فراگیرتر از همیشه خواهند بود از آنجا که کمبود کارگران دانش (knowledge workers) سازمانها را مجبور خواهد کرد که تور گستردهتری برای شکار استعدادها پهن کنند و در مناطق جدید و کمتر مورد توجه قرار گرفته به جستجو بپردازند، نیاز به هماهنگی و انسجام برای ایجاد محیطهای کاری مولدتر بیشتر احساس خواهد شد. در آینده اعضای تیمها…
اخیراً تنی چند از اساتید دانشگاهی در آمریکا رابطه بین سن کارآفرینان و عملکرد شرکتهای آنها طی چند سال گذشته را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدهاند که کارآفرینان مسنتر در قیاس با رقبای جوان خود بسیار موفقتر عمل کردهاند. با توجه به اینکه برخی از کارآفرینان معروف جهان که برای سایر کارآفرینان و افراد علاقهمند به کارآفرینی الگو محسوب میشوند، کار خود را در سنین جوانی آغاز کردهاند، ممکن است این شائبه در ذهن بسیاری از ما به وجود بیاید که کارآفرینی باید از سنین پایین آغاز شود؛ اما واقعیت این است که سرمایهگذاری بر روی کارآفرینان مسنتر میتواند نتایجی فراتر از تصور ما به دنبال داشته باشد. اخیراً تعدادی از اساتید دانشگاهی در آمریکا رابطه بین سن کارآفرینان و عملکرد شرکتهای آنها طی چند سال گذشته را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدهاند که کارآفرینان مسنتر در قیاس با رقبای جوان خود بسیار موفقتر عمل کردهاند. نتایج این پژوهش دانشگاهی در پایگاه اینترنتی دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا (NBER) منتشر شده است. البته کارآفرینان جوان در برخی جنبهها معمولاً بر مسنترها برتری دارند مثلاً آنها توانایی بیشتری در کار کردن با فناوریهای جدید از خود نشان میدهند، قابلیت انعطافپذیری بیشتری دارند و نیز به دلیل نداشتن همسر و فرزند، با تعهدات خانوادگی کمتری مواجه هستند و بهتر میتوانند دست به ریسک بزنند. مثلاً بیل گیتس، استیو جابز و زاکربرگ که در عرصه کسبوکار شهره خاص و عام هستند، هر سه کار در عنفوان جوانی و در دهه سوم زندگی خود وارد این عرصه شدهاند. با این حال نتایج پژوهش پروفسور آزولای و همکاران حاکی از این است که افراد مسنتر (مشخصاً در سنین میانسالی) در عرصه کسبوکار عملکرد بهتری در قیاس با جوانترها دارند. طبق یافتههای این پژوهش، کارآفرینان زیر 25…
اگرچه راهاندازی یک کسبوکار جدید در قیاس با چند دهه قبل بسیار سادهتر شده است، اما اینکه امروز شما میتوانید راحتتر از قبل کسبوکار خودتان را داشته باشید لزوماً معنایش این نیست که باید چنین کاری را انجام دهید. امروزه افراد زیادی رؤیای کارآفرین موفق شدن را در ذهن میپرورانند و کمتر کسی حاضر است بپذیرد که حتی ویژگیها و قابلیتهای لازم برای تبدیل شدن به یک کارآفرین معمولی را هم ندارد. بر اساس آمارهای سازمان حمایت از کسبوکارهای کوچک آمریکا، بیش از نیمی از استارتآپهای این کشور کمتر از 5 سال دوام میآورند. اگرچه باید اذعان داشت که ورشکستگی یا انحلال شرکتها همیشه ناشی از ناتوانی و بیتدبیری کارآفرینان نیست، اما متأسفانه میتوان گفت برخی کارآفرینان به دلیل اینکه بدون بررسی جوانب امر اقدام به راهاندازی یک کسبوکار جدید نمودهاند، کارشان به شکست انجامیده است. اگرچه راهاندازی یک کسبوکار جدید در قیاس با چند دهه قبل بسیار سادهتر شده است، اما اینکه امروز شما میتوانید راحتتر از قبل کسبوکار خودتان را داشته باشید لزوماً معنایش این نیست که باید چنین کاری را انجام دهید. قبل هر از هر چیز باید از خود سؤال کنید که آیا واقعاً توانایی کارآفرینی را دارید یا اینکه فقط دوست دارید یک کارآفرین باشید. اما چگونه میتوانید تشخیص دهید که برای کارآفرینی ساخته نشدهاید؟ اگر با خود صادق باشید، نشانههای زیر میتوانند در این راه به شما کمک کنند: 1. نمیتوانید مشکلات را تحمل کنید قبل از اینکه وارد دنیای خوداشتغالی یا کارآفرینی شوید، لازم است با «ناراحت بودن» راحت باشید! در این دنیای پرنوسان، شما باید بتوانید هرروز یک اتفاق جدید را تجربه کنید. رشد و بالندگی مستلزم این است که شما از کنج راحتی خود بیرون بیایید و حداقل تا مرز ناراحتی پیش بروید. اگر نمیتوانید این کار را…
فارغ از اینکه مهارت حل مسئله در کارآفرینان یک مهارت ذاتی است یا اکتسابی، باید اذعان کنیم که رویکرد کارآفرینان به فرآیند حل مسئله، با رویکرد اغلب افراد متفاوت است. حل مسئله یکی از مهمترین ابعاد کارآفرینی است. شما بهعنوان مؤسس یک سازمان و رهبر تیمی که خودتان آن را شکل دادهاید، مسئول شناسایی و حل مسائل مرتبط با مشتریان، شرکا، کارکنان و بهطورکلی مسائل سازمان خود هستید. اما به راستی شیوههای کارآفرینان برای حل مسئله چه تفاوتی با شیوههای دیگران دارد و چه ویژگیهایی آنها را از افراد عادی متمایز ساخته است؟ وقتی صحبت از حل مسئله میشود، به طورکلی میتوان کارآفرینان را با ویژگیهای زیر از دیگران متمایز کرد: 1. کارآفرینان ابتدا مسئله را شناسایی میکنند برخی افراد گمان میکنند کارآفرینان به حدی از نوآوری رسیدهاند که میتوانند با در اختیار داشتن یک بوم نقاشی، محصولی بیافرینند که همه آن را دوست داشته باشند. واقعیت اما بسیار متفاوت از این است؛ موفقترین کارآفرینان کسانی هستند که ابتدا یک مشکل کلیدی در بازار را شناسایی میکنند و سپس برای حل آن مشکل وارد عمل میشوند. مثلاً برایان چِسکی و جو گِبیا، مؤسسان کسبوکار اینترنتی ایر بیانبی (Airbnb) که به مردم کمک میکند منازل شخصی خود را به گردشگران اجاره دهند، پیش از راهاندازی کسبوکار خود دو مشکل مهم را در شهر نیویورک تشخیص داده بودند: یکی اینکه بسیاری از افراد (ازجمله خود آنها) قادر به پرداخت اجارههای سنگین نبودند و دیگر اینکه بسیاری از هتلهای شهر جای خالی برای پذیرش مسافر نداشتند. در چنین شرایطی بود که آنها با تشخیص صحیح این مسئله، راهکاری مؤثر برای حل آن پیشنهاد دادند و از این راه میلیونها دلار درآمد کسب کردند. 2. کارآفرینان در مواجهه با مشکلات آرامش خود را حفظ میکنند نتایج مطالعات مؤسسه TalentSmart…
نشریه کسبوکار فوربس اخیراً در مقالهای به بررسی برخی از ویژگیهای شخصیتی که میتوانند احتمال شکست کارآفرینان را افزایش دهند، پرداخته است. راهاندازی یک کسبوکار جدید دشواریهای زیادی به همراه دارد و یک کارآفرین باید در راه رسیدن به آرزوهای بزرگ خود موانع بیشماری را پشت سر بگذارد. در این میان ویژگیهای شخصیتی افراد نیز اگرچه نمیتواند مانعی برای کارآفرین شدن آنها باشد اما باید اذعان داشت که بر میزان موفقیت آنها تأثیرگذار خواهد بود. به عبارت دیگر هیچکس نمیتواند بگوید شما باید برای راهاندازی یک کسبوکار جدید لزوماً قالب شخصیتی خاصی داشته باشید اما این ادعا که شخصیت شما بر موفقیت یا شکستتان در عرصه کارآفرینی تأثیر میگذارد، ادعای غیرمنطقی و عجیبی نیست. شاید برخی ویژگیهای شخصیتی در حالت عادی چندان دردسرساز نباشند اما وقتی صحبت از کارآفرینی و اداره یک کسبوکار نوپا و کاملاً آسیبپذیر به میان میآید، داشتن این ویژگیها ممکن است به پیامدهایی همچون جریان نقدی منفی، افت وجدان کاری و بازدهی کارکنان و حتی ورشکستگی منجر شود. نشریه کسبوکار فوربس به بررسی برخی از ویژگیهای شخصیتی که میتوانند احتمال شکست کارآفرینان را افزایش دهند پرداخته است. تنبلی یک کارآفرین در نخستین ماهها یا حتی سالهای ورودش به این عرصه گاهی مجبور خواهد بود تا 80 ساعت در هفته کار کند. در عرصه کارآفرینی مطلقاً جایی برای تنبلی وجود ندارد. شما بهعنوان یک کارآفرین نمیتوانید منتظر باشید که دیگران بار شما را به دوش بکشند. این کسبوکار شماست و خودتان هم باید مسئولیتهای آن را بر عهده بگیرید. البته وقتی کارکنانی را استخدام کنید، قادر خواهید بود بخشی از مسئولیتها را به آنها محول سازید اما تا آن زمان باید خودتان بسیاری از کارها را انجام دهید. اگر در ابتدای کارتان تنبل باشید، چه کسی برای جلب رضایت مشتریان شما تلاش خواهد…
برای ارتباطات درون تیمی اولویت قائل شوید تیم استارتاپی جای مناسبی برای افرادی که ساکت مینشینند و همه چیز را بهمانند یک راز در دل خود نگاه میدارند، نیست. چنین رفتاری میتواند فضای تیم را مسموم کند و موجب بیاعتمادی بین اعضا شود. کسانی که از در میان گذاشتن مسائل کاری با دیگر اعضای تیم اجتناب میکنند و امیدوارند که این مسائل خود به خود حل شوند، گزینههای مناسبی برای یک تیم استارتاپی نخواهند بود، ولو اینکه ویژگیهای مثبت بسیاری داشته باشند. اعضای تیم استارتاپی شما باید بدانند که ارتباطات نزدیک و مؤثر بین آنها تا چه حد برای موفقیت سازمان حائز اهمیت است. وقتی صحبت از منافع سازمان (استارتاپ کوچک شما) به میان میآید، شما نمیتوانید بهراحتی با کسی مماشات کنید. با کسانی کار کنید که از حضور در کنارشان لذت میبرید اعضای تیم شما حتماً نباید از بین بهترین دوستان شما انتخاب شوند؛ حتی لازم نیست این افراد جزو کسانی باشند که شما قصد دارید خارج از محیط کار با آنها در ارتباط باشید. بسیاری از روابط کاری موفق صرفاً در قلمرو کسبوکار باقی میمانند و به محیط بیرون کشیده نمیشوند. اما اینکه شما محیط کارتان را با افرادی پر کنید که روابط کاری دوستانهای با شما و دیگر همکاران خود داشته باشند، یک امر بسیار مهم است. شما قرار است زمان زیادی را در کنار یکدیگر سپری کنید و اگر تعامل بین شما بهسختی صورت گیرد، پس از مدتی خسته و فرسوده خواهید شد. قابلیتهای خود را بشناسید وقتی شما یک تیم استارتاپی میسازید، در واقع تلاش میکنید تا مهارتهای خودتان را با استفاده از مهارتهای دیگران تکمیل کنید و محدودیتها را پوشش دهید. یک تیم نامتوازن -مثلاً تیمی که همه اعضایش از بین متخصصان فنی انتخاب شده باشند و یا تیمی که اعضایش صرفاً در زمینه امورات اداری خبره باشند-…
یافتن مناسبترین نیروها برای یک استارتآپ میتواند فرآیندی بسیار استرسزا باشد؛ درعینحال شیوههایی وجود دارند که بهرهگیری از آنها میتواند به آسانتر شدن این فرآیند کمک کند.امروزه کارکنان نقش بسیاری مهمی در موفقیت یا شکست شرکتها دارند، بهطوریکه حتی میتوان گفت کیفیت عملکرد شرکتها همان کیفیت عملکرد کارکنان آنهاست. 1. ابتدا فرهنگ سازمانی استارتآپ خود را شکل دهید اشتباهی که بسیاری از استارتآپها در هنگام استخدام نیروهای جدید مرتکب میشوند این است که به اندازه کافی به خودشان توجه نمیکنند و در عوض بیشتر بر روی ابعاد شخصیتی و حرفهای داوطلبان استخدام متمرکز میشوند. وقتی هنوز فرهنگ سازمانی استارتآپ خود را شکل ندادهاید و ایدهای برای آن ندارید، چگونه میتوانید کارکنانی را استخدام کنید که برای شرکت شما مناسب باشند؟ معیارتان برای این تناسب چه خواهد بود؟ اگرچه نمیتوان اهمیت قابلیتها، استعدادها و تجربیات داوطلبانی که برای استخدام به شما مراجعه میکنند را انکار نمود اما بهتر است ابتدا فرهنگ سازمانی استارتآپ شما شکل کاملی به خود بگیرد تا بتوانید بر اساس آن افراد مورد نظر را انتخاب کنید. پروفسور دانیل دنیسون، استاد مؤسسه بینالمللی توسعه مدیریت در لوزان سوئیس، فرهنگ سازمانی را اینگونه تعریف میکند: «مجموعه ارزشها، باورها و اصولی که شالوده نظام مدیریتی یک سازمان را تشکیل میدهد و نیز شیوهها و رفتارهایی که از این ارزشها، باورها و اصول، الگو میگیرند و آنها را تقویت میکنند را فرهنگ سازمانی میگویند». شما باید قبل از آغاز فرآیند استخدام، ارزشها و اصول استارتآپ خود را کاملاً شکل دهید تا بتوانید افراد را نهتنها بر اساس قابلیتهایشان، بلکه بر اساس میزان همخوانی آنها با فرهنگ سازمانی رتبهبندی نموده و بهترینها را استخدام کنید. 2. پیشنیازهایی را برای استخدام تعریف کنید و به آنها پایبند باشید مواجه شدن با خیل عظیمی از درخواستهای استخدام در فاصله اندکی…
اگرچه در بین استارتاپ های برتر جهان نام چندین شرکت اروپایی نیز دیده میشود، اما حضور 45 شرکت آمریکایی در این فهرست نشان میدهد که آمریکاییها در حوزه کسبوکارهای جدید بسیار موفقتر از همتایان اروپایی خود عمل کردهاند. اگرچه در بین 100 استارتاپ برتر کنونی جهان از نگاه پایگاه اینترنتی startupranking.com نام چندین استارتاپ اروپایی نیز دیده میشود، اما حضور 45 شرکت آمریکایی–ازجمله شرکتهای ایر بیانبی، مدیوم و اوبر که در رتبههای اول تا سوم جای گرفتهاند- در این فهرست نشان میدهد که آمریکاییها در حوزه کسبوکارهای جدید بسیار موفقتر از همتایان اروپایی خود عمل کردهاند. موفقیت یا شکست یک استارتاپ تابع عوامل متعددی از قبیل ایده اولیه و طرح کسبوکار، نحوه مدیریت، فرهنگ شرکت، دسترسی به منابع مالی، عوامل محیطی و … است. گاهی گفته میشود که 90 درصد از استارتاپ ها کار خود را با شکست به پایان میبرند، اما ارین گریفیث ستوننویس نشریه فورچون با استناد به آمارهای مؤسسه تحقیقات و مشاوره سرمایهگذاری Cambridge Associates میگوید حدود 60 درصد از استارتاپ ها کارشان به شکست و نابودی میکشد. در هر صورت با اطمینان زیادی میتوان گفت که بیش از نیمی از استارتآپها ظرف مدت کوتاهی شکست میخورند و مجبور به ترک بازار میشوند. حال به بحث اصلی بازگردیم و ببینیم علاوه بر عوامل نسبتاً جهانشمولی که در موفقیت یا شکست استارتاپ ها در سراسر جهان نقش دارند، چه عوامل مهم دیگری باعث شدهاند که استارتاپ های آمریکایی تا این حد از همتایان اروپایی خود پیش بیافتند. استارتاپ های آمریکایی از همان روز اول به دنبال فتح جهان هستند به فناوریهایی که بهطور روزمره از آنها استفاده میکنید، نگاهی بیاندازید. شما از طریق ایمیل یاهو یا جیمیل گوگل به دیگران پیام میدهید؛ با استفاده از فیسبوک، توییتر یا اینستاگرام مطالب یا تصاویر مورد نظر خود را منتشر میکنید؛ به کمک یلپ (Yelp.com) فروشگاههای و رستورانهای محلی را پیدا میکنید و…
هنوز هم گاهی استارتاپهایی را میبینیم که اعضای آنها بهصورت تصادفی یا صرفاً از بین نزدیکان مؤسسان آنها انتخاب شدهاند و البته پرواضح است که چنین رویکردی به موفقیت پایدار ختم نخواهد شد. یک تیم استارتاپی میتواند حاصل دور هم جمع شدن تعدادی از دوستان، همکاران، اقوام و خویشان و سایر افراد داوطلب باشد. شاید مهارتها و قابلیتهای تیمی که در ابتدا شکل میگیرد، برای مدت کوتاهی پاسخگوی نیازهای یک استارتاپ باشد اما پس از آن با پیشرفت استارتاپ نیاز به ایجاد یک تیم قویتر و تخصصیتر کاملاً احساس خواهد شد. مؤسسان و مدیران استارتاپها اغلب خود متوجه این نکته هستند که نباید اعضای تیم استارتاپی خود را بهصورت تصادفی انتخاب کنند. با این حال هنوز هم گاهی استارتاپهایی را میبینیم که اعضای آنها بهصورت تصادفی یا صرفاً از بین نزدیکان مؤسسان آنها انتخاب شدهاند و البته پرواضح است که چنین رویکردی به موفقیت پایدار ختم نخواهد شد. اگر شما در فکر راهاندازی یک کسبوکار جدید هستید، باید هسته اولیه استارتاپ خود را بهگونهای هدفمند و با بهرهگیری از افرادی که بتوانند شانس موفقیت شما را افزایش دهند، پیریزی کنید. دکتر برنارد شرودر، مدیر مرکز کارآفرینی لاوین در دانشگاه ایالتی سندیگو آمریکا و مشاور سابق شرکتهای صاحبنامی مانند اپل، آمازون، نایکی و … به مؤسسان استارتاپها توصیه میکند حتماً شش نفر از افرادی که هریک از آنها دستکم یکی از ویژگیهای ذیل را داشته باشد را در تیم استارتاپی خود به کار گیرند: یک نابغه؛ باید اذعان کرد که نبوغ در زمینه طراحی و توسعه محصولات و خدمات، مهارتی نیست که یک تیم استارتاپی بتواند فقدانش را تحمل کند. نابغهها معمولاً سایر اعضای تیم را به چالش میکشند و خواستههایی دارند که سایر اعضا در مورد نحوه انجامشان دچار تردید هستند. فرد نابغه مملو از…
محمدرحیم متقی ایروانی گروه صنعتی ملی را در اسفند ۱۳۳۰ بنا نهاده، با تقریباً ۱۰ هزار کارمند و کارگر و تولید ۲۵،۰۹۸،۰۰۰ جفت کفش در سال ۱۳۵۶، به یکی از موفقترین گروههای صنعتی ایران در قرن بیستم مبدل شد. حدود یک دهه بعد از آن که تجار تهران به رهبری حاجمحمد حسن امین الضرب ،مجلس وکلای تجار (اتاق بازرگانی فعلی)را برای حفاظت از منافع خویش در برابر رقبای خارجی و فساد داخلی تاسیس کردند،محمد رحیم متقی ایروانی (در ۲۱ بهمن ماه ۱۲۹۹) در خانوادهای تاجر پیشه در محله مشیر شیراز بهدنیا آمد. همچنین اولین کسی بود که تعدادی پمپ دستی به شیراز آورد و همین امر باعث شد مردم چاه های بیشتری حفر کردند. پدرش میرزاکاظم بود که دو زنش قبل از مادر رحیم فوت شده بودند. وی بیش از ۲۰سال با همسرش نزهت الزمان پارسا، اختلاف سن داشت. پدر و عموی رحیم نیز با اتکا به سرمایه خود و نیز ارثیه زنان شان به زمین داری، تجارت و در تعدادی از فعالیت های اقتصادی مشارکت داشتند. پدر رحیم در شیراز تجارتخانه ای داشت که به واردات چای، قماش و تریاک می پرداخت. رحیم فرزند بزرگ خانواده بود که مادرش را هنگام تولد فرزند چهارمش در سن شش سالگی از دست داد. بعد از این زمان پدر ازدواج دیگری نکرد. عموی رحیم، عبدالرحمن، که با خاله رحیم حشمت الزمان پارسا ازدواج کرده بود به پرورش محمدرضا و سرپرستی محمدرحیم و محمدکریم پرداختند درحالی که فرزندی نداشتند. محمدکاظم، در ۱۹آذرماه۱۳۲۴ درگذشت. رحیم با برادرانش ارتباط کاری نداشت و هرکدام به طور مستقل کار کردند. محمدکریم مانند رحیم برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت، اما به تحصیل ادامه نداد و در آنجا درگذشت. اما محمدرضا که مردی دست ودلباز بود زندگی خود را بیشتر از راه فروش اموال…
میرزا محمد تقیخان فراهانی (زاده: ۱۱۸۶ هزاوه اراک، درگذشته: ۲۰ دی ۱۲۳۰ کاشان) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار بود. امیرکبیر همسر عزتالدوله، خواهر ناصرالدینشاه قاجار بود و به سبب ازدواج دخترش تاجالملوک با مظفرالدینشاه قاجار، پنجمین پادشاه از دودمان قاجار، پدربزرگ ششمین ایشان، محمدعلیشاه نیز بهشمار میرود. به بهانه ۲۰ دی،سالروز قتل امیرکبیر به دستور ناصرالدین شاه قاجار تصمیم گرفتیم تا شما را با زندگی این بزرگ مرد تاریخ ایران بیشتر آشنا کنیم،مردی که در مدت کوتاه صدارت خود ضمینه ساز بیشرفت های بسیاری در ایران شد.مدیریت و توانمندی این مرد بزرگ مثال زدنی است. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی بنیانگذار دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او در تهرانپایهگذاری شد. همچنین انتشار روزنامهٔ وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی بهشمار میآید. سردار عزیز خان موکری داماد امیر کبیر و رهبر قشون ناصرالدین شاه بود. امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشانتبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده است. کودکی میرزا تقی فراهانی در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه (از توابع اراک) متولد شد.پدر وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی بود. مادر امیر نیز فاطمه نام داشت و عمری طولانی داشت و مرگ هر دو فرزندش محمد تقی و محمد حسن را دید. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشیگری قائم مقام را به دست آورد. ازدواج و فرزندان امیرکبیر دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول وی با «جانجان خانم» دختر حاج شهبازخان (عموی امیرکبیر) بود. به نوشته دکتر پولاک، امیر در زمان صدارت خود از این زن جدا شده و «جان جان خانم» حدود سال ۱۲۴۸ در آذربایجان درگذشت. دومین همسر امیر، یگانه خواهر تنی ناصرالدینشاه بود که «ملکزاده خانم»…
ابعاد شخصیتی کارآفرینان همیشه باعث تمایز آنها با افراد عادی جامعه می شود.این افراد علاوه بر زندگی متفاوت که سراسر درس و تجربه برای همه ای ماست،بعد از مرگ هم میراث ارزشمندی برای بازماندگان بر جایی می گذارند. حاج محمدحسن امین الضرب که از او بعنوان اولین کارآفرین و صنعتگر ایرانی یاد می شود یکی از این افراد شاخص است. در ادامه وصیتنامه حاج محمدحسن امین الضرب خطاب به فرزند محمدحسین را خواهیدخواند.این وصیتنامه نه تنها آخرین وصایای یک پدر به فرزندش،بلکه نصیحتهای یک صنعتگر با تجربه به کارآفرینانی است که پا در مسیر ناهموار کارآفرینی می گذارند. اعوذبالله من الشیطان الرجیم؛ بسم الله الرحمن الرحیماین کتابچه دستورالعملی است که به آن فرزند دلبند سعادتمند می نویسم که انشاءالله تعالی به توجه حضرت قائم آل محمد (سلام الله علیه) مثل در شاهوار به گوش کشیده و در سینه خود نقش نموده سعی و اهتمام نمائید فوق این مراتب را تحصیل نمائید که انشاءالله اسباب خیر دنیا و آخرت خواهد شد و هرگز ذلت و مسکنت بر شما مستولی نشود. و هرگاه خدای نخواسته تخلف نمائید و اعتنا نکنید یقین قطع داشته باشید که خدای نخواسته به ذلت و مسکنت و فقر و پریشانی گرفتار خواهید شد. درست تفکر کنید، ببینید سلطنت دنیا و آخرت و عزت بهتر است یا آنکه پریشانی و مذلت و احتیاج. ای فرزند سعادتمند، بدان و آگاه باش که هرچیزی در دار دنیا تخمی دارد مثل گندم و جو و نخود و عدس و سایر چیزها، آن را که میکاری در زمین و آب میدهی سبز میشود و جور خودش از او حاصل میشود اگر خوب متوجه شوید برای چیزهای خوب و زراعات خوب تخمی هفتاد تخم و صد تخم و هزار تخم و هشتصد تخم حاصل میدهد مطابق آیه شریفه که میفرماید: «مثل…
برجسته ترین بازرگان قرن نوزده ایران و اولین سرمایه گذار صنعتی در ایران حاج محمدحسن اصفهانی معروف به کمپانی و ملقب به امین دارالضرب (مخففاً امین الضرب)حوالی ۱۲۵۱ه . ق (مطابق ۱۲۱۴ شمسی و ۱۸۳۵م) در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش آقا محمدحسین و مادرش بی بی ماه خانم در اصل از مردم خوی بود. محمدحسن خواندن و نوشتن فارسی و خوشنویسی قرآن را در مکتب خانه آموخت. او پس از فوت پدر برای کسب و کار به تهران آمد و مشغول تجارت شد. سرنوشت محمدحسن هنگامی دگرگون شد که با بازرگانی به نام پنایوتّی (panayotti) که نماینده یک شرکت یونانی در تهران بود مشغول به کار شد. بر اساس برخی اسناد محمدحسن فوت و فن بازرگانی داخلی و خارجی را از پانایوتّی آموخت. چون درستکار و مردمدار بود، در اندک زمانی اعتماد همگان را جلب کرد و کارش رونق یافت. کم کم قبول برات بزرگان و رجال او را به شهرت رساند و با درباریان و شخص شاه ارتباط پیدا کرد. حاج محمدحسن با کمک علی اصغر خان امین السلطان کارهای دولتی را نیز به فعالیتهای اقتصادی و تجاری خود افزود . کار اداره ضرابخانه و حقوق انحصاری آن و در نتیجه لقب ” امین الضرب ” به او داده شد. در مورد نحوه کار او در ضرابخانه بحث بسیار است که در این نوشته نمی گنجد. از خدمات و تأسیساتی که امین الضرب به وجود آورد می توان به این موارد اشاره کرد: ۱٫ ایجاد خط راه آهن بین محمودآباد و آمل ۱۳۰۸ق.م ۲٫ احداث کارخانه برق ۳٫ احداث کارخانه بلورسازی ۱۳۰۵ق.م ۴٫ تأسیس کارخانه چینی سازی در تهران ۵٫ ایجاد کارخانه ابریشم تابی و ابریشم بافی ۶٫ بنای کاروانسرای حسن آباد میان راه تهران – قم ۷٫ ساخت راه افجه به تهران ۸٫ پیشنهاد تأسیس…
برخی از این کارآفرینان نهتنها با معرفی محصولاتی منحصربهفرد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار دادهاند، بلکه توانستهاند سبکهای جدیدی را در صنعت و کسبوکار از خود به یادگار بگذارند. در طول تاریخ بشر میلیونها کارآفرین کوچک و بزرگ در مناطق مختلف جهان با تکیه بر پشتکار و استعدادهایشان به بهبود زندگی خود و دیگران کمک کردهاند. پس از وقوع انقلاب صنعتی در انگلستان در اواسط قرن هفدهم، سایر کشورهای اروپایی و بعد از آنها آمریکای تازه استقلالیافته نیز درصدد صنعتی شدن برآمدند؛ در پی این تحولات گسترده، نوآوریهای صنعتی و تجاریسازی آنها اهمیت بسیار بیشتری نسبت به قبل پیدا کرد و موفقیت برخی از کارآفرینان در این راه به حدی بود که بهتدریج شهرت آنها از مرزهای کشورشان نیز فراتر رفت، درحالیکه که قبل از آن بهندرت پیش میآمد که نام کارآفرینان حتی در خارج از شهر یا روستای آنها مطرح باشد. اغلب کارآفرینانی که ما امروز کموبیش مطالبی را در موردشان میشنویم، افرادی هستند که پس از آغاز قرن بیستم (یا حداقل در اواخر قرن نوزدهم) نامشان در این عرصه مطرح شده است. برخی از این کارآفرینان نهتنها با معرفی محصولاتی منحصربهفرد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار دادهاند، بلکه توانستهاند سبکهای جدیدی را در صنعت و کسبوکار از خود به یادگار بگذارند. در خصوص اینکه کدامیک از این کارآفرینان نقش بیشتری در پیشرفتهای جهانی داشتهاند، نظرات متفاوتی وجود دارد اما برآیند این نظرات میتواند ما را به 10 نام بزرگ در عرصه کارآفرینی برساند؛ هرچند باید اذعان کنیم که علاوه بر این 10 نفر، کارآفرینان دیگری نیز در دو قرن اخیر بودهاند که تأثیرات کارهای بزرگشان هنوز هم در زندگی ما قابلمشاهده است. 1. اندرو کارنگی (1835-1919) اندرو کارنگی وقتی خانواده فقیر کارنگی به امید یک زندگی بهتر اسکاتلند را به مقصد…